اعضای بدن در زبان انگلیسی

اعضای بدن در زبان انگلیسی

انگلیسی

فارسی

head

سر

ear

گوش

jaw

فک

shoulder

شانه

elbow

آرنج

fist

مشت

foot

پا(از مچ پا تا انگشتان پا)

heel

پاشنه

nail

ناخن

hand

دست

thumb

انگشت شست

wrist

مچ دست

stomach

شکم

throat

گلو

mouth

دهان

tooth

دندان

nose

بینی

skull

کاسه سر -جمجمه

liver

جگر- کبد

انگلیسی

فارسی

hair

مو

neck

گردن

arm

بازو

back

پشت

leg

پا

buttocks/bottom

لمبر

toe

انگشت پا

ankle

مچ پا

knee

زانو

finger

انگشت دست

palm

کف دست(پنجه)

waist

کمر

chest

سینه

chin

چانه

beard

ریش

mustache

سبیل

lip

لب

lung

شش

skin

پوست

اشکال ریاضی در زبان انگلیسی

اشکال ریاضی در زبان انگلیسی

انگلیسی

فارسی

circle

دایره

radius

شعاع

 

 

center/centre

مرکز

sector

قطاع

arc

قوس

side

ضلع

apex

رأس

base

قاعده

solid figures

اشکال فضایی

cube

مکعب

cone

مخروط

cylinder

استوانه

lines

خطوط

curve

منحنی

انگلیسی

فارسی

circumference

محیط

diameter

قطر

diagonal

قطر

oval

بیضی

square

مربع

rectangle

مستطیل

triangle

مثلث

right angle

زاویه قائمه

hypotenuse

وتر

obtuse angle

زاویه باز

acute angle

زاویه حاد

pyramid

هرم

straight line

خط مستقیم

parallel lines

خط موازی

perpendicular line

خط عمود

روابط فامیلی(خویشاوندی) در زبان انگلیسی (family relationships in english language)

 

روابط فامیلی(خویشاوندی) در زبان انگلیسی (family relationships in english language)

 

 

انگلیسی

فارسی

grandmother

مادربزرگ

mother

مادر

sister

خواهر

daughter

دختر تعلقی

aunt

عمه, خاله, زن دایی, زن عمو

cousin

عموزاده, عمه زاده, دایی زاده, خاله زاده

husband

شوهر

niece

دختر برادر یا خواهر

father-in-law

پدرزن, پدرشوهر

granddaughter

نوه دختر

sister-in-law

خواهرزن, خواهرشوهر, جاری, زن برادر

parents

والدین

انگلیسی

فارسی

grandfather

پدربزرگ

father

پدر

brother

برادر

son

پسر( تعلقی)

uncle

عمو, دایی

children

فرزندان

wife

همسر

nephew

پسر برادر یا خواهر

mother-in=law

مادرزن, مادرشوهر

grandson

نوه پسر

brother-in-law

برادرزن, برادرشوهر, باجناق, شوهرخواهر

grandparents

پدربزرگ و مادربزرگ

 

میوه ها در زبان انگلیسی (fruits in english language)

میوه ها در زبان انگلیسی (fruits in english language)

 

انگلیسی

فارسی

melon

خربزه

strawberry

توت فرنگی

apple

سیب

lemon

لیمو

pineapple

آناناس

grape

انگور

nut

آجیل

pawpaw

انبه هندی

Lychee

یک میوه کوچک گرد با مغزی سفید وخوشبو

lime

لیمو ترش

plum

آلو

انگلیسی

فارسی

watermelon

هندوانه

banana

موز

peanut

بادام زمینی

coconut

نارگیل

orange

پرتقال

peach

هلو

avocado

میوه ای شبیه انبه و گلابی/آووکادو

pear

گلابی

mango

انبه

kiwi

کیوی

apricot

زرد آلو

آب و هوا(وضعیت جوی) در زبان انگلیسی (weather in english language)

 

آب و هوا(وضعیت جوی) در زبان انگلیسی (weather in english language)

 

انگلیسی

فارسی

sunny

آفتابی

snowy

برفی

misty

مه آلود)رقیق(

cloudy

ابری

bright

آفتابی و درخشان

thunderstorm

طوفانی با رعد و برق

انگلیسی

فارسی

rainy

بارانی

windy

بادی

foggy

مه آلود) غلیظ)

stormy

طوفانی

dull

گرفته

lightning

آذرخش

حیوانات در زبان انگلیسی (animals in english language)

 

نام

معادل فارسی

 

 

fox

روباه

bear

خرس

polar bear

خرس قطبی

koala bear

کوالا

panda

خرس پاندا

wolf

گرگ

tiger

ببر

lion

شیر

leopard

پلنگ

hyena

کفتار

elephant

فیل

zebra

گورخر

giraffe

زرافه

buffalo

بوفالو

camel

شتر

raccoon

راکون

skunk

راسو

beaver

سگ آبی

boar

گراز نر

possum

صاریغ

kangaroo

کانگورو

porcupine

جوجه تیغی

Mole

موش کور

bull

گاو نر

cow

گاو ماده

calf

گوساله

horse

اسب

mule

قاطر

pony

اسب کوتاه

donkey

الاغ

sheep

گوسفند

lamb

بره

goat

بز

kid

بزغاله

pig

خوک، گراز

sow

ماده خوک بالغ

piglet

بچه خوک

cat

گربه

dog

سگ

mouse

موش

bat

خفاش

squirrel

سنجاب

chipmunk

سنجاب راه راه

rabbit

خرگوش

moose

گوزن شمالی

buck

گوزن نر، خرگوش نر

 

با تشکر از davari55.blogfa.com

شغل ها (مشاغل) در زبان انگلیسی (jobs in english language)

شغل ها (مشاغل) در زبان انگلیسی (jobs in english language)

 

 

انگلیسی

معادل فارسی

actress

هنر پیشه زن

captain

ناخدا

demarche

بخشدار

dressmaker

خیاط زنانه

rancher

گله دار

gardener

باغدار

muezzin

موذن

cameleer

ساربان

cook

آشپز

dentist

دندانپزشک

carpenter

نجار

rancher

چوپان

house maker

خانه دار

council

شورا

writer

نویسنده

waiter

گارسون

professor

استاد

seller

فروشنده

glassmaker

شیشه ساز

headmistress

مدیر زن

housewife

زن خانه دار

painter

نقاش ساختمان

boatman

قایقران

street sweeper

رفتگر

minister

وزیر

pilot

خلبان

barber

آرایشگر مرد

clergyman

روحانی

specialist

متخصص

footballer

بازیکن فوتبال

butcher

قصاب

watchmaker

ساعت ساز

grocer

بقال

operator

تلفنچی

merchant

تاجر

optician

عینکساز.چشم پزشک

calligrapher

خوشنویس، خطاط

forester

جنگلبان

teacher

معلم

engineer

مهندس

driver

راننده

decorator

آذین گر

army

نظامی

baker

نانوا

governor

فرماندار

student

دانش آموز

repairman

تعمیرکار

farmer

کشاورز

actor

هنرپیشه مرد

artist

هنرمند

assistant

معاون

banker

بانکدار

blacksmith

آهنگر

boss

رئیس

brigadier

سرتیپ

caretaker

سرایدار

clerk

کارمند

coach

مربی

colonel

سرهنگ

diver

غواص

doctor

پزشک

doorkeeper

دربان

fireman

آتش نشان

fisherman

ماهیگیر

greengrocery

سبزی و میوه فروش

guard

نگهبان

guard man

مرد پاسدار

headmaster

مدیر مرد

judge

قاضی

lawyer

وکیل

worker

کارگر

mayor

شهردار

miner

معدنچی

nurse

پرستار

officer

افسر

photographer

عکاس

plumber

لوله کش

player

بازیگر

porter

باربر

president

رئیس جمهور

prime minister

نخست وزیر

psychologist

روانشناس

reporter

خبر نگار.گزارشگر

retired

بازنشسته

sculptor

مجسمه ساز

sergeant

گروهبان

shopkeeper

مغازه دار

singer

خواننده

soldier

سرباز

speaker

سخنران

surgeon

جراح

tailor

خیاط مردانه

tiller

سفالگر

tourist

جهانگرد

welder

جوشکار

 

نام پیامبران در زبان انگلیسی

نام پیامبر

prophet's name

نوح

Noah

ابراهیم

Abraham

موسی

Moses

عیسی

Jesus

محمد

Muhammad

سلیمان

Solomon

اسماعیل

Ismail

یعقوب

Jacob

یونس

Jonah

یحیی

Yjyy

زکریا

Zechariah

داود

Dawood

هود

Hood

هارون

Aaron

ایده های افراد در زندگی به زبان انگلیسی (people's ideas in life)

ایده های افراد در زندگی به زبان انگلیسی (people's ideas in life)

هر فرد تو زندگی از نظر دیگران خصوصیات وویژگیهایی داره.. *

معنی

word

ذهن آزاد

open-minded

مثبت اندیش

optimistic

منفی اندیش

pessimistic

واقع بین

realistic

صبور

tolerant

غیر سنت گرا

unconventional

غیر واقع بین

unrealistic

ذهن بسته

close-minded

محافظه کار

conservative

سنت گرا

conventional

کم تحمل

intolerant

آزادی خواه

liberal

مدرن

modern

کهنه پرست

old-fashioned

 

اسامی بیماریها در زبان انگلیسی

اسامی بیماریها در زبان انگلیسی

نام بيماري به انگليسي

نام بيماري به  فارسي

sun poisoning

آفتاب‌زدگي‌

glaucoma

آب‌ سياه‌ چشم

cataract

آب‌ مرواريد

chickenpox

آبله‌ مرغان‌

appendicitis

آپانديسيت‌

asthma

آسم‌

canker sores

آفت‌ دهان‌

sunburn

آفتاب‌سوختگي‌

food allergy

آلرژي‌ غذايي‌

influenza

آنفلوانزا

diarrhea

اسهال‌

anxiety

اضطراب‌

depression

افسردگي‌

mumps

اوريون‌

HIV and aids

ايدز

cardiac arrest

ايست‌ قلبي‌

hemorrhoids

بواسير

hyperthyroidism

پركاري‌ تيروييد

hyperhidrosis

تعريق‌ بيش‌ از اندازه‌

rapid heartbeat

تند شدن‌ غيرطبيعي‌ ضربان‌ قلب‌

hyperventilation

تنفس‌ سريع‌

bronchitis

برونشيت‌

functional incontinence

بي‌اختياري‌ ادرار

insomnia

بي‌خوابي‌

Alzheimer’s disease

بيماري‌ آلزايمر

typhoid fever

حصبه‌ (تب‌ روده‌اي‌)

osteoporosis

پوكي‌ استخوان‌

tooth grinding

دندان‌ قروچه‌

brucellosis

تب‌ مالت‌

cold sore

تبخال

brain tumor

تومور مغزي‌

warts

زگيل‌

cancer

سرطان‌

hiccup

سكسكه‌

tuberculosis

سل

substance abuse & addiction

سوءمصرف‌ و اعتياد به‌ موادمخدر

indigestion

سوءهاضمه‌

fracture

شكستگي‌

stroke

سكته‌ مغزي‌

whooping cough

سياه‌ سرفه‌

syphilis

سيفليس‌

head injury

ضربه و آسيب سر

hypertension

فشار خون‌ بالا

tetanus

كزاز

whiplash

كشيدگي‌ گردن‌

hypothyroidism

كم‌كاري‌ تيروييد

heatstroke or heat exhaustion

گرمازدگي‌ يا خستگي‌ گرمايي‌

insect bites and stings

گزش‌ و نيش‌ حشرات‌

stye, sty

گل‌ مژه‌

obesity

چاقي‌

hernia

فتق‌

hives

كهير

hearing impairment or loss

ناشنوايي‌ و اختلال‌ در شنوايي‌

heart rhythm irregularity

نامنظمي‌ ضربآهنگ‌ قلب‌

hemophilia

هموفيلي‌

cholera

وبا

tinnitus

وزوز گوش‌

 

برگرفته از پایگاه جامع اطلاع رسانی پزشکان ایران

نام  تخصصی هایی پزشکی در زبان انگلیسی

..نام  تخصصی هایی پزشکی در زبان انگلیسی

 

فارسی

English

متخصص قلب

Cardiologist

متخصص پوست

Dermatologist

متخصص غدد

Endocrinologist

متخصص گوش و حلق و بینی

ENT (Ear Nose Throat) Specialist

متخصص امراض پیری

Gerontologist

متخصص زنان و زایمان

Gynaecologist

متخصص هماتولوژی (خون شناسی)

Haematologist

متخصص بیماری های داخلی

Internist

متخصص اعصاب

Neurologist

پزشک متخصص زایمان

Obstetrician

متخصص سرطان

Oncologist

چشم پزشک

Ophthalmologist

دندانپزشک متخصص ارتودنسی

Orthodontist

ارتوپد

Orthopaedist

متخصص اطفال

Pediatrician

پزشک متخصص درمان پا

Podiatrist

رادیولوژیست

Radiologist

جراح

Surgeon

جراح و متخصص کلیه و مجاری ادرار

Urologist

 

 

 

منبع: http://aparsai.ca

علائم ریاضی در زبان انگلیسی

- لطفا از آدرس زیر دانلود فرمائید.


http://s2.picofile.com/file/7966865799/Alaeme_Riazi.pdf.html

نام تمام رنگها در زبان انگلیسی همراه شکل آنها

 نام تمام رنگها در زبان انگلیسی همراه شکل آنها 

http://s4.picofile.com/file/7966867311/colors_in_English.pdf.html